زندگی خصوصی خانم گردو

من ِ گردو بی سانسور

زندگی خصوصی خانم گردو

من ِ گردو بی سانسور

فصل جدید زندگی

به تاریخ 93/3/2 ما اولین شب رو در خونه جدید گذروندیم 

اینم یه مرحله جدید از زندگیمون

 که من 

خیلی وقته منتظرش بودم 

خدایا شکرت که تونستیم ...

خدایا شکرت به خاطر داشتن خانواده هامون در کنارمون ...

خدایا شکرت به خاطر بودن پدر و مادرم ، مادر همسرم . خواهرم .خواهر همسرم 

خدایا شکرت به خاطر تمام نعمت هات ...

به خاطر تمام توجه هات  

ادامه مطلب ...

خوب فکر کن و بهم بگو

کاش میشد برگشت به عقب و خیلی چیز هارو عوض کرد 

کاش میشد تو الان همون کوچولویی بودی که باید میبودی

کاش من الان میتونستم  با کوچیکی ِ تو باشم  نه با بزرگی تو ، که هیچطوری نمیتونی قبولم کنی 

یا شاید قبولمون کنی 

کاشکی زمان به عقب برمیگشت 

من اینو میدونم که نمیزاشتم به اینجا برسه 

من کودکی رو برای بودن با تو میخوام نه برای خودم نه برای دل خودم فقط برای جبران برای تو

 کاش میفهمیدی که بچگی با الان فرق میکنه خیلی 

میدونی!

این حس تنفر و وقتی متوجهش میشم حالم بد میشه 

این حس و که میفهمی نزدیکترین کَس ِ تو داره اینطور از تو دوری میکنه 

اینکه انقدر حالشو بد میکنی که حتی نمیخواد چند دقیقه باهات حرف بزنه پشت تلفن 

سریع گو شی رو جابه جا میکنی که اینو به من بفهمونی که علاقه ای به با تو بودن و با تو حرف زدن ندارم 

این ها اتفاقاتی هستن که یه سری لحظه های خاص به وجود میان اما کلیتش فرق میکنه 

ماهیت کلیش اینه که حوصله هیچکس از نزدیکانت و نداری 

اصلش اینه که همه حالتو بد میکنن 

اصل ِ اصلش اینه که یه افسردگی شدید باعث همه این ها است . 

و بدترینش اینه که هیچ کاری از دستتم بر نمیاد  ...چه طوری میتونم کاری کنم ؟

ببین من این وقتا از همه کمک خواستم اره از همه 

حالا از تو میخوام 

آره از خود تو خود خودت 

بهم زنگ بزن 

بهم بگو چی کار کنم ! بهم بگو چی کار کنیم تا تو همه رو دوست بداری

بهم نگو که بهم کاری نداشته باشین خوب میشم 

نه من اینو نمیخوام 

من میخوام تا تو عادی باشی مثل همه 

همه رو دوست داشته باشی 

آستانه تحملتت بتونی ببری بالا 

بتونی آد م ها رو تحمل کنی آد م های دو رو برتو 

بعله میدونم تو این کارو الان داری میکنی  اما 

من از تو میخوام بهم بگی همه چی کار کنن که تو دوسشون داشته باشی؟

بهم بگو همین الان که اینجا رو خوندی بهم بگو چی باعث میشه که عاشق خانوادت بشی ؟

چی باعث میشه که من ُدوست داشته باشی ؟

بقیه برام مهم نیستن 

فقط خودمون 

بهم بگو 

من بهت التماس میکنم .بهم بگو 

بفهم که چه قدر برام مهمی .

همون ماجراههه

من اگه بگم که دوباره اون حرفا شروع شده ،کی با من چی کار می کنه؟!!!!

من اگه بخندم کی با من چی کار میکنه؟

ببین حرفا دقیقا همون حرفا تو بگو یه اپسیلون اگه جابه جا شده باشه !!!!!!!

تکراری وحشتناک ...

منتها من دیگه زدم رگ بی احساسی

 ماجرا ها بدون کم و کاست با توجه به روند 3 سال پیش هی تکرار پشت تکرار 

Game Over

پایان یک بازی هر ساله ...

هزینه رفت و برگشت :30 میلیون تومن رفت و 0  تومن برگشت ...


فکرهای مســــــــــخره من

اینکه تو خوشی ها ییهو یه فکر بد میاد تو ذهنم به نظرم طبیعی نیست 

اینکه یه ترس دارم از اینکه این خوشی ها رو از دست بدم طبیعی نیست 

اینکه طاقت از دست دادن این خوشی ها رو ندارم طبیعی نیست 

این که یه ترس همش باهامه طبیعی نیست 


اما فکر کنم این چیزهایی که طبیعی نیست ، طبیعی باشند.


مرده شور چشماتونو ببره !

تمام این سه روز و خوندم آواز و چه چهه ، دوستان محترمم هم زحمت کشیدن هی گفتن چه صدای رسایی هی به به و چه چه !

حالا از الان از دیروز تا حالا خدا بخواد خروسک گرفتم،

مبــــــــــارکه!

شمال به تاریخ 6 تا 8



خواستم این روزای  فوق العاده ای که با دوستام داشتم ثبت بشه 

از چهارشنبه با دوستام و همسراشون رفتیم شمال  6 نفری با یه ماشین 

از ساعت 3 چهارشنبه فقط خندیدیم و تا ساعت 6 غروب جمعه 

مسافرت فوق العاده ای بود که خاطرش هیچوقت از ذهنم نمیره و یادآوری تک تک لحظاتش باعث سرخوشیم  میشه 

خیلی خوبه که انقدر با هم هماهنگیم و بدون هیچ تنش و جدلی رفتیم و برگشتیم 

این روز فوق العاده رو ثبت میکنم که همیشه ببینمش...

خدایـــــــــــــــــــه من شکـــــــــــــــرت !

ممنونیم !

همیـــــــــــــــــــن!

همکاران بی ملاحظه من

من نمیدونم 

اصلا نمی تونم درک کنم که چرا برای این آقایون همکار من انقدر سخته حمام رفتن 

بابا من دارم خفه میشم مگه حمام رفتن برای یه مرد چه قدر وقت میگیره آخه!!!!

اصلا شایدم حمام میره اما لباساشو دیر به دیر می شوره واسه همین بوی گند میده 

الانه که از شدت تهوع بالا بیارم به قرعان...

لازم به ذکره در این اتاق فقط بنده خانم میباشم

عجایب زمونه

رنگ ساژ مو شد 55 تومن 

اپیلاسیون شد 62 

خنده داره نه!

برف سیاه

متولد تابستان م 

عاشق پائیز و زمستان

اما چند سالی ه که بیزار شدم از پائیز

از این برف سیاهی که نمیزاره درست نفس بکشم 

دلم برای بچه های کوچک میسوزه برای پیر مردها برای پیرزن ها دلم برای خودم میسوزه دلم برای همسرجان می سوزه

کلا دلم میسوزه 

چون نفسم بسته است 

آتیش نگیرم حالا یه هو...